اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاکر

نویسه گردانی: ŠAKR
شاکر. [ ک ِ ] (اِخ ) ابن مغامس بن محفوظبن صالح شقیر. داستان نویس و متولد بسال 1266 و متوفی در سال 1314 هَ . ق . وی در لبنان بدنیا آمد و نگارش فصلهای بسیاری از دائرة المعارف بستانی بعهده ٔ او بوده . مجله ٔ «کنانة» را در مصر انتشار داده است . نیز او راست : لسان غصن لبنان در نقد اغلاط نویسندگان و اسالیب العرب فی صناعة الانشاء و مصباح الافکار و ترجمه ٔ آثار الامم از فرانسه بعربی . (از اعلام زرکلی چ 1 ج 2 ص 403).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
علی شاکر. [ ع َ ک ِ ] (اِخ ) (علی رضا...) ابن محمد شاکر. رجوع به علیرضا شاکر شود.
حسین شاکر. [ ح ُ س َ ک ِ ] (اِخ ) ابن مصطفی بن حسین رومی حنفی ملقب به شاکر فقیه شاعر. و قاضی و مدرس حلب بود و در 1156 هَ . ق . 1743/ م . د...
شاکر جرکسی . [ ک ِ رِ ج ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به علی بن الحسین الشاکر شود.
شاکر حنبلی .[ ک ِ رِ حَم ْ ب َ ] (اِخ ) فرزند راغب حنبلی در سال 1876 هَ . ق . متولد شد و در سال 1378 هَ . ق . در دمشق درگذشت . تحصیلات خود را در ...
شاکر دزفولی . [ ک ِ رِ دِ ] (اِخ ) متخلص به شاکر. نام او نصراﷲتراب بن مولی فتحعلی دزفولی از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است . در سال 1311 هَ ...
علیرضا شاکر. [ ع َ رِ ک ِ ] (اِخ ) ابن محمد شاکر. وی درجه ٔ فریق (سپهبدی ) داشت . او راست : القول السدید فی حرب الدولةالعلیة مع الیونان سنة 1897...
شاکر اصفهانی . [ ک ِ رِ اِ ف َ ] (اِخ ) نام او محمدقلی بک متخلص به شاکر از تبریزیان ساکن عباس آباد اصفهان بود و در فن زرگری و نقاشی بی مثل ...
ابن اخی شاکر. [اِ ن ُ اَ ک ِ ] (اِخ ) یکی از رؤسای متکلمین زندقه (مانویه ) که به اسلام تظاهر می کرده است . (ابن الندیم ).
محمد ابن شاکر (۱۲۸۷م-۱۳۶۳م) تاریخ‌نگار و کاتب عرب بود.[۱] در بازرگانی کتاب دستی داشت، از این رو به کُتبی نیز شهرت یافت. آثار عیون التواریخ: مجموعه زند...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.