شذر
نویسه گردانی:
ŠḎR
شذر. [ ش َ ] (ع اِ) پاره های زر خالص ناگداخته که از معدن حاصل شود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قطعه ٔ ذهب است که از معدن برآورده باشند. (فهرست مخزن الادویه ). || مروارید ریزه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). لؤلؤ صغار. (فهرست مخزن الادویه ). || شبه . (منتهی الارب ). دانه های ریز که میان گوهر گذارند چون خواهند به ریسمان برند. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شذر. [ ش َذْ ذَ ] (ع اِ) پاره های زر که از معدن آرند. (یادداشت مؤلف ).
شزر. [ ش َ ] (ع اِمص ) شدت . سختی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || طحن شزراً؛ بسوی راست گردانید آسیا را. (منت...
شزر. [ ش َ ] (ع مص ) به دنبال چشم نگریستن کسی را از غضب و یا از تکبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نگریستن ب...
شزر. [ ش َ زَ ] (ع اِمص ) اعراض . || تکبر. || خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).