گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شقر نویسه گردانی: ŠQR شقر. [ ش ِ ] (اِخ ) ۞ شقرا. نام رودی به اسپانیا که شهر لارده ۞ بر ساحل آن است . (دمشقی ) (یادداشت مؤلف ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی شغر شغر. [ ش ُ / ش ُ غ ُ ] (اِ) خارپشت . (ناظم الاطباء). اما لغت مصحف سغر و اسغر است . رجوع به سغر و اسغر شود. || شغار و راسو. (ناظم الاطباء). شغر شغر.[ ش َ غ َ ] (اِ) چغر و سختی و ستبری که در پوست دست و اندام بسبب کار کردن و کار فرمودن پیدا شود. (از برهان ) (ناظم الاطباء). پوست که بر... شغر شغر. [ش ُ ] (اِخ ) قلعه ای است نزدیک انطاکیه . (منتهی الارب ). قلعه ٔ استواری است در نزدیکی انطاکیه ، و در مقابل آن قلعه ٔ دیگری است موسوم ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود