شماخ
نویسه گردانی:
ŠMAḴ
شماخ . [ ش َ / ش َم ْ ما ] (اِخ ) ابن ضرار. نام شاعری تازی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (منتهی الارب ). از شاعران جاهلیت و از قبیله ٔ قیس است . (یادداشت مؤلف ). شماخ بن ضراربن حرملة، از شاعران جاهلی عرب است که اسلام را نیز درک کرد. نام او معقل و لقب او شماخ بود. در زمان خلافت عثمان درگذشت . دیوان او را شیخ احمدبن امین شنقیطی در سال 1317 هَ . ق . چاپ کرده است . (از معجم المطبوعات مصر). رجوع به فهرست عقدالفرید، الموشح ص 67،87 و 88، اعلام زرکلی و فهرست المعرب جوالیقی شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شماخ . [ ش َم ْ ما ] (ع ص ) شامخ . بلند : نهری صحاب و جویی پرآب یافتند و کوهی شماخ و زمینی سنگلاخ . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 355).
شماخ . [ ش َ ] (اِ) مخفف شاماخ است که پستان بند زنان یعنی پارچه ای که پستانهای خود را بدان بندند. (از برهان ) (ناظم الاطباء). مخفف شاماخ ...
شماخ . [ ش َ / ش َم ْ ما ] (اِخ ) نام پهلوانی ایرانی . (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ لغات شاهنامه ) : پذیره فرستاد شما...