اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شمول

نویسه گردانی: ŠMWL
شمول . [ ش َ ] (ع اِ) نامی است می را. (مهذب الاسماء). می سرد. (ناظم الاطباء). می ، بدان جهت که درمی گیرد مردم را به بوی یا آنکه بلا و شدت دارد، مانند: بلا و شدت باد شمال یا می سرد باد شمال وزیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خمر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) : هر یک از وصف شراب شمول لول . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 448). || لغتی است در شَمال (شِمال ) که بادی است . (منتهی الارب ). باد شمال . (ناظم الاطباء). بادی که از طرف قطب می وزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
شمول . [ ش ُ ] (ع اِمص ) شراکت . (ناظم الاطباء).
شمول . [ ش ُ ] (ع مص ) سوی دست چپ برگشتن باد و وزیدن آن بسوی کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || برچیدن از درخت خرما آنچه ...
شمول . [ ش َ ] (اِ) جمعیت و سامان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (برهان ). جمعیت . (فرهنگ جهانگیری ) : نریمان بشد شاد گفتا بمول همه کارهای جهان شد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.