صبحان
نویسه گردانی:
ṢBḤAN
صبحان . [ ص َ ] (ع ص ) مرد صاحب خوبی و جمال . || مرد صبوحی کننده . || رجل صبحان ؛ مرد در شراب بامدادی شتابی کننده . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
سبحان . [ س ُ ] (ع مص ) پاک کردن خدا را از بدی . (غیاث ). سبحان اﷲ گفتن . (از اقرب الموارد). رجوع به سبحان اﷲ شود.
سبحان . [ س ُ ] (ع ص ) پاک و منزه . مقدس : کجا ز عیب ملوک زمانه یاد کنندبری بود ز نقایص چو خالق سبحان . فرخی .زآن روز که جز خدای سبحان را...
سبحان . [ س ُ ] (ع مص ) ۞ دوری و پاکیست مر خدای را از زن و فرزند، منصوب علی المصدریة کأنّه قال اُبَرِّی ُٔ اﷲ من السوء براءة، او معناه ا...
سبحان . [ س َ ] (اِخ ) بطنی از قبیله ٔ جنب . (از صبح الاعشی ج 1 ص 326).
واژهای که با آن خدا را دارای بهترین شایستگیها، ویژگیها و تواناییها و اینکه تنها او سزاوارپرستش است، خطاب میکنید. تفاوت آن با حمد در این ...
سبحان قلی . [ س ُ ق ُ ] (اِخ ) ششمین از امرای جانی یا هشترخانی (1091 - 1114هَ . ق .) و او پیش از رسیدن به امارت حکومت بلخ داشت . (طبقات سلا...
نگاه کنید به سبحان. واژه ای که با آن...
ای سبحان ا. [ اَ س ُ نَل ْ لاه ] (ع صوت مرکب ) برای تعجب واستغاثه در اصل منزه است خدا. و در تداول فارسی پناه بر خدای : گفت [ خواجه احمد...
سبحان مهرداد محمدپور ملقب به سبحان میرزا ابداع کننده خطوط 14 گانه سبحان می باشد که وی ابداع کننده نقاشی خط هوالجمیل نیز می باشد با توجه به ابداع بیش ا...