اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفت

نویسه گردانی: ṢFT
صفت . [ ص ِ ف ِت ت ] (ع ص ) مرد توانا[ ی ] تن آور یا مرد با گوشت گرداندام یا مرد توانا[ ی ] درشت خلقت . (منتهی الارب ). رجوع به صفتات و صفتان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
طوطی صفت. {ط. ط. صِ فَ} (ص مرکب ) آن که منش و رفتار و کردار و حرکات و وجنات و خصوصیات و فروزه های طوطی دارد. مقلد و فرمان بر. آنکه اختیاری از خود ندار...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: ویژگی شیراک vižegiye-ŝirâk. (شیراک: کمال؛ سغدی)**** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین این است: ویژگی ممین vižegiye-momin (ممین؛ مانوی).**** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بژنا بانیشیک bežnâ-bâniŝik (بژنا: صفت. «سغدی» + بانیش از مانوی: banniŝn + پسوند پهلوی «ایک»)***...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: بژنا داشتاری bežnâ-dâŝtâri (بژنا، سغدی؛ داشتاری از پهلوی: dâŝtârih: دارندگی، ملکی) **** فانکو آدینات 09...
این دو و اژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: ویژگی نمایان vižegiye-namâyân.**** فانکو آدینات 09163657861
حرف صفت . [ ح َ ف ِ ص ِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: دال و الف و راء است که در اواخر بعضی اسامی معنی صفت دهد، چنانکه آبدا...
عیسی صفت . [ سا ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) دارنده ٔ صفتی چون صفت عیسی . عیسی مانند در زنده کردن مردگان : در تن هر مرده دل عیسی صفت از تلطف تازه جان...
کمان صفت . [ ک َ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) خمیده مانند کمان . چون کمان مقوس و گوژ : چون قامتم کمان صفت از غم خمیده شدچون تیر ناگهان ز...
مریم صفت . [ م َرْ ی َ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ) متصف به صفت مریم به معنی آبستنی با دوشیزگی و پاکی و عفت : خیک است شش پستان زنی رومی دلی زنگی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۹ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.