اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضرار

نویسه گردانی: ḌRʼR
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن مرة الشیبانی ، مکنی به ابوسنان . تابعی است . شهاب بن عباد گوید که اصحاب ما گفته اند بکاؤن کوفه چهار تن اند: ضراربن مرة و عبدالملک بن ابجر و محمدبن سوقة و مطرف بن طریف . و ضرار پانزده سال پیش از مرگ گوری در خانه ٔ خویش بکند و پیوسته بدانجا رفتی و ختم قرآن کردی . محاربی گوید: ضراربن مرة و محمدبن سوقه ، چون روز آدینه فرازمی آمد گرد می آمدند و می گریستند. عبداﷲبن الاجلح گوید که ضراربن مرة ما را گفتی : «لاتجیئون جماعة و لکن لیجی ٔ الرجل وحده فانکم اذا اجتمعتم تحدثتم و اذا کان الرجل وحده لم یخل من ان یدرس جزاه اویذکر ربه ». ابوسنان گفت : قال ابلیس اذا استمکنت من ابن آدم ثلاثاً اصبت منه حاجتی ، اذا نسی ذنوبه و استکثر عمله و اعجب برأیه . مصنف گوید ضرار از سعیدبن جبیر و دیگران اسناد کردی . (صفةالصفوة ج 3 ص 64 و 65).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) مسجد ضرار؛ مسجدی بود که منافقان ساخته بودند و حق تعالی به هدم آن فرمان داد چنانکه در قرآن واقع است . (منتخب اللغات ).
ضرار. [ ض ِ ] (ع مص ) مُضارّة. گزند رسانیدن یکدیگر را. || جزای ضرر. و قوله تعالی : اتخذوا مسجداً ضراراً ۞ ؛ ای مضارة لاهل مسجد قبا. (منتهی ا...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن ضرار الضّبی ، مکنی به ابوالحسن . جده ضرار بنی بعض جامع الیهودیة الموضع الذی یعرف بضرارآباذ. حدثنا سلیمان بن ا...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن الحسین . صاحب عیون الاخبار گوید: قیل لضراربن الحسین : ما السرور؟ قال : لواء منشور و جلوس علی السریر والسلام علیک ایه...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن الخطاب بن مرداس بن کبیربن عمرو آکل السقب بن حبیب بن عمروبن شیبان بن محارب بن فهربن مالک الفهری . مردی شجاع و شاع...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن الشماخ ، ملقب به مزرد ۞ . و صاحب تاج العروس در ماده ٔ زَرَد، المزرد (کمحدث ) ابن ضرار آورده است . لقب اخی الشماخ ...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن القعقاع بن معبدبن زرارة. از سواران عرب که در وقعه ٔ وقیط بکر و تمیم اسیر گرفته شد. وی صحابی است . (عقدالفرید ج 6 ص 4...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن صرد، مکنی به ابونعیم . محدث است . مأمون اورا به معلمی یکی از اولاد خود خواند و وی امتناع ورزید. او راست : کتاب ا...
ضرار.[ ض ِ ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب . عم پیغمبر اکرم که با عبداﷲ و ابوطالب از یک مادر (فاطمه دختر عمرو المخزومیة) بود. رجوع به عقدالفرید ج 3 ص ...
ضرار. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن عمرو الضبی ، مکنی به ابوعمرو. رئیس فرقه ٔ ضراریه از مجبره . بشربن المعتمر را کتابی است در رد وی . صاحب عقدالفرید در ...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.