اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طبیعی

نویسه گردانی: ṬBYʽY
طبیعی . [ طَ عی ی ] ۞ (ع ص نسبی ) منسوب به طبیعت ۞ . غریزی . جبلی . ذاتی . فطری . نهادی . سرشتی . گوهری . گُهری . خِلقی . مقابل ِ صناعی و عملی و مصنوعی و ساختگی و معمولی :
بخشش او طبیعی و گهریست
بخشش دیگران به روی و ریاست .

فرخی .


چه بود عارض تو لاله ٔ طبیعی رنگ
نگه نمود مرا عنبر طبیعی خم .

مسعودسعد.


|| مخلوق مقابل مصنوع : رود بر دو ضرب است : یکی طبیعی و دیگری صناعی .. رود طبیعی آن است که آبهائی بود بزرگ که از گداز برف و چشمه هائی که از کوه و روی زمین بگشاید و برود، و خویشتن را راه کند، و رودکده ٔ وی جائی فراخ شود و جائی تنگ همی رود تا به دریائی رسد یا به به طیحه ای .(حدود العالم ). || صاحب کشاف آرد: چیزیست که به ذات مستند باشد خواه استناد آن به نفس ذات یا جزء یا لازم آن باشد و خواه مساوی یا اعم باشد، پس طبیعت منسوب بدان در این هنگام بمعنی حقیقت است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || و نیز مراد از طبیعی چیزیست که به صورت نوعی مستند باشد و ما در لفظ خبردر این باره بحث کردیم ۞ وامور طبیعی چیزهایی است که وجود انسان بر آنها مبتنی است . رجوع به طبیعت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است: رِدهی (سنسکریت: رْدّهی)
منظور از علوم طبیعی در قاموس اسلام آن دسته علومی است که در نهاد آنها دست قدرت طبیعی بودیعت سپرده که در اثر آن طبایع آثار و مآثری بجا می گذارند مانند ط...
علوم طبیعی (به انگلیسی: Physical sciences) دانش‌هائی هستند که موضوع آن‌ها بررسی ویژگی‌های فیزیکی طبیعت (به معنای وسیع آن، یعنی همه جهان) است. به این م...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
جسم طبیعی .[ ج ِ م ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن است که مر او را قوت الهی جنباننده و قهرکننده است بی آلتی بر سه جهت . (از زادالمسافری...
روح طبیعی . [ ح ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روح طبعی . بعقیده ٔ قدما قوتی که در جگر جای دارد. صاحب غیاث اللغات آرد: آنچه از روح به جگر ر...
سال طبیعی . [ ل ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سال طبیعی عبارت ۞ است از آن مدت که اندراو یکبار گردش گرما و سرما و کشت و زه ۞ بتمامی ب...
حرکت طبیعی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )مقابل حرکت ارادی و قسری . حرکتی که مبداء آن بسبب امر خارج نبود، و شعور و اراده نی...
اعداد طبیعی . [ اَ دِ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عددهای طبیعی . آنند که ابتدا از یکی کنند و زیادت یک یک همی کنند چون : 1، 2، 3، 4، 5. و نیز آ...
پیوند طبیعی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ طَ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح نجوم ) اتصال طبیعی ، آن است که چون دو کوکب به دو برج باشند متفق به قوت...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.