اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طفرة

نویسه گردانی: ṬFR
طفرة. [ طَ رَ ] (ع اِ) سرشیر. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
طفرة. [ طَ رَ ] (ع مص ) طفور.(منتهی الارب ). برجستن . بالا برجستن . (منتهی الارب ). برجستن از روی چیزی : و چون وحشی در دام افتاده را که صی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
طفره /tafre/ معنی ۱. خیز برداشتن؛ جَستن. ۲. = ⟨ طفره رفتن ⟨ طفره رفتن: (مصدر لازم) کوتاهی کردن؛ تٲخیر؛ تعلل کردن در کاری؛ سر دواندن. ⟨ طفره زدن: (مصدر...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: وهان vahān (پهلوی) پچاییگ pacāig (بلوچی: paccāig) ترتگ tartag (بلوچی: tratag) ***فانکو آدینات 09163657861
تفرة. [ ت ِ رَ / ت ُ رَ/ ت ُ ف َ رَ / ت َ ف ِ رَ ] (ع اِ) مغاکچه ٔ لب بالایین .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نقره ای بر وسط لب بالا....
تفرة. [ ت َ ف ِ رَ ] (ع اِ) گیاهی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یک نوع گیاهی . (ناظم الاطباء). || سبزه ٔ نودمیده و گیاه ریزه که زیر درخ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.