عانة
نویسه گردانی:
ʽAN
عانة. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است بر فرات و او را قلعه ٔ محکمی است و ابن الجهم العانی منسوب بدانجاست . (از معجم البلدان ). چند ستاره ٔروشن است در پایین سعود. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
مشتکی عنه . [ م ُ ت َ کا ع َن ْه ْ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آن که از او شکایت شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه ها تازى (اربى) است و سپارش مى شود بجاى آنها بویژه در دانش حقوق از واژه ى جامَدیک اَژَش Jamadik azhash : (جامدیک + اژ (پهلوى: از) + ش(...
آنهماری شیمل (به آلمانی: Annemarie Schimmel)
(۷ آوریل ۱۹۲۲ - ۲۶ ژانویه ۲۰۰۳) اسلامپژوه، خاورشناس و مولویشناس مشهور آلمانی است. او بهعنوان تنها ...
این واژه ها تازى (اربى) هستند و سپارش مى شود بویژه در دانش حقوق از این واژه ها بهره برده شود پَتْکاریک (پهلوى: شکایت شده ، کسى یا چیزى که از او شکایت ...