عبث 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽBṮ 
    
							
    
								
        عبث . [ ع َ ب َ ](ع  ص ، اِ) هزل . (اقرب  الموارد). هرز. (منتهی  الارب ). ||  (مص ) کاری  کردن  که  فایده  آن  معلوم  نباشد یا فاعل  آن  را غرض  درستی  نبود. (اقرب  الموارد).
-  عبث  گفتن  ؛ بی  معنی  و لاطائل  حرف  زدن . (ناظم  الاطباء).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خرجاء عبس . [ خ َ ع َ ] (اِخ ) نام  موضعی  است  بعربستان . حکم  خضری  درباره ٔ آن  گفته  است  : لو ان  الشم  من  ورقان َ زالت وجدت  مودتی  بک  لاتزول ...