عبث
نویسه گردانی:
ʽBṮ
عبث . [ ع َ ب َ ](ع ص ، اِ) هزل . (اقرب الموارد). هرز. (منتهی الارب ). || (مص ) کاری کردن که فایده آن معلوم نباشد یا فاعل آن را غرض درستی نبود. (اقرب الموارد).
- عبث گفتن ؛ بی معنی و لاطائل حرف زدن . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خرجاء عبس . [ خ َ ع َ ] (اِخ ) نام موضعی است بعربستان . حکم خضری درباره ٔ آن گفته است : لو ان الشم من ورقان َ زالت وجدت مودتی بک لاتزول ...