عروة
نویسه گردانی:
ʽRW
عروة. [ع ُرْ وَ ] (اِخ ) ابن عتبةبن جعفربن کلاب ، مشهور به رحال . سبب شهرتش به رحال ، کثرت مسافرتهایش بنزد ملوک و پادشاهان است . دومین جنگ فِجار مابین دو قبیله ٔ خندف و قیس بسبب قتل او رخ داده است . و گویند که این جنگ دوازده سال پس از درگذشت عبدالمطلب روی داده است ،و آن در حدود سال 32 قبل از هجرت بوده است . (از الاعلام زرکلی از سمط اللاَّلی و ابن الاثیر و شرح العیون ).
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
عروه ٔ وثقی . [ ع ُرْ وَ / وِ ی ِ وُ قا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصل لغت دسته ٔ کوزه و امثال آن را گویند که محکم باشد و زود از جای خود کن...
عروه الوثقی یعنی دستاویز محکم، دلیل و منطق مستدل و غیر قابل انکار، نام روزنامه ای است که سید جمال الدین اسدآبادی منتشر می کرد
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عروه وعفراء. [ ع ُرْ وَ وُ ع َ ] (اِخ ) عاشق و معشوقه ٔ مثلی . (امثال و حکم دهخدا). عروةبن حزام ضنی و معشوقه ٔ او عفراء، که سرانجام در عشق ا...
ده دم تنگ اروه . [ دِه ْ دَ ت َ اَرْ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در9هزارگزی شمال باختری...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.