عفن
نویسه گردانی:
ʽFN
عفن . [ ع َ ] (ع مص ) برآمدن بر کوه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || برگردانیدن مزه و رنگ گوشت را. (از منتهی الارب ). تغییردادن بوی گوشت را. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
عفن . [ ع َ ف َ ] (ع مص ) پوسیده شدن هر چیزی و تباه گردیدن چندانکه ریزه ریزه برآید وقت گرفتن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پوسیده ...
عفن . [ ع َ ف ِ ] (ع ص ) گوشت بر گردیده بوی و مزه و پوسیده . هرچیز پوسیده و تباه شده از آب که ریزه ریزه جدا گردد. (منتهی الارب ). ریسمان پو...
افن . [ اَ ف َ ] (ع مص ) ضعیف رای و سست عقل شدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || کم شدن شیر ناقه . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطبا...
افن . [ اَ ] (ع مص ) دوشیدن ناقه بغیر وقت . (آنندراج ). در غیر وقت ناقه را دوشیدن . (از اقرب الموارد). دوشیدن ناقه باوقت و بی وقت و آن مفسد...