اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علهان

نویسه گردانی: ʽLHAN
علهان . [ ع َ ] (ع ص ) صفت از مصدر عَلَه در تمام معانی . (از متن اللغة). اسب که در لگام شادمانی نماید. (منتهی الارب ). اسب که در لجام نشاط وجست وخیز کند. (از تاج العروس ) (متن اللغة). اسب که در لجام شادمانی و تندی کند. (از اقرب الموارد). || مرد گرسنه . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (اقرب الموارد). مرد بسیار گرسنه . (از تاج العروس از صحاح ). مرد ناشکیبا و زاری کننده و گرسنه . (از متن اللغة). || مرد ناشکیبا و زاری کننده . (از لسان العرب ) (از تاج العروس ). || مردی که نفسش او را به بدی یا بهر چیز دیگر وادار کند. (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (اقرب الموارد). رجوع به عَلِه شود. ج ، عِلاه ، عُلاهی ̍ ۞ . (منتهی الارب ) (تاج العروس ). || (اِ) شترمرغ نر. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). ظلیم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
علهان . [ ع َ ] (اِخ ) نام مردی که گویند از اشراف بنی تمیم بود. (از لسان العرب ) (تاج العروس ).
علهان . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) نام اسب أبومُلَیل ۞ عبداﷲبن حرب . (از لسان العرب ) (از تاج العروس ).
الهان . [ اِ ] (ع مص ) هدیه دادن از سفر آینده را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). هدیه دادن کسی را که از سفر آید. (از اقرب الموارد).
الهان . [ اَ ] (اِخ ) نام قبیله ای است به اسم الهان بن مالک بن زیدبن اوسلةبن ربیعةبن خیاربن زیدبن کهلان بن سبأبن یشجب بن یعرب بن قحطا...
الهان . [ اَ ] (اِخ ) نام جایی نزدیک مدینه که ازآن ِ بنوقریظه بود. (از معجم البلدان ).
الهان . [ اَ ] (اِخ ) روستایی است در یمن که از «عرف » شانزده فرسخ و ازجبلان چهارده فرسخ فاصله دارد. (از معجم البلدان ).
الحان . [ اِ ] (ع مص ) سخن فهمانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). دریابانیدن چیزی . (مجمل اللغه ). دریاوانیدن چیزی . (ت...
الحان . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لَحن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ). آوازهای خوش و موزون . (آنندراج ). آوازها. (غیاث اللغات )....
خوش الحان . [ خوَش ْ / خُش ْ اَ ] (ص مرکب ) خوش آواز. خوش صوت . خوش نغمه : صبوحی زناشویی جام و می راصراحی خطیبی خوش الحان نماید. خاقانی .ای ...
تألیف الحان . [ ت َءْ ف ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ج ِ تألیف لحن . ترکیب نغمات موسیقی با نظامی موزون .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.