 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رجاء، ملقب  به  شرف الدین . وی  در سلک  وزیران  طغرل بن  محمدبن ملکشاه  به  شمار می رفت  و چون  مردی  نالایق  بود طغرل  عزم  عزل  او کرد. اما پیش  از عزل  کردن  وی  روزگار سلطنتش به  سر آمد و شرف الدین  علی  به  آذربایجان  رفت  و جزء ملازمان  سلطان  داوودبن  محمود گردید. و هنگامی  که  خوارزمشاه  به  عراق  لشکر کشید وی  کشته  شد. (از دستورالوزراء خوندمیر ص  209) (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 2 ص 521).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۵ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رضی الدین بن  علی بن  احمدبن  محیی الدین  جامعی  عاملی . رجوع  به  علی  جامعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رفاعه ٔ قرظی . رجوع  به  علی  قرظی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رکانة. برخی  او را از صحابه  دانسته اند، ولی  ابن  مندة گوید که  صحابی  بودن  اومورد تردید است . (از الاصابه ٔ ابن  حجر ج 4،...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رکن الدوله  حسن بن  بویه  دیلمی ، ملقب  به  فخرالدوله . رجوع  به  فخرالدوله ٔ دیلمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  روزبهان بن  محمد خنجی ، ملقب  به  زین الدین . رجوع  به  علی  خنجی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  روزبه  شیبانی ، ملقب  به  اختیارالدین . از امرا و ملوک  جبال . رجوع  به  اختیارالدین  (علی بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن  رومی ، علی بن  عباس بن  جریج  بغدادی ، مشهور به  ابن  رومی  و مکنی  به  ابوالحسن . شاعر رومی الاصل . رجوع  به  ابن  رومی  به ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رؤیم  کوفی . رجوع  به  علی  کوفی  (ابن  رؤیم ) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رئاب . وی  از مشایخ  شیعه و راوی  فقه  از ائمه  بود. (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  زاهدة، علی بن  مبارک ، مشهور به  ابن  زاهدة و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی بن  مبارک  شود.