 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  رجاء، ملقب  به  شرف الدین . وی  در سلک  وزیران  طغرل بن  محمدبن ملکشاه  به  شمار می رفت  و چون  مردی  نالایق  بود طغرل  عزم  عزل  او کرد. اما پیش  از عزل  کردن  وی  روزگار سلطنتش به  سر آمد و شرف الدین  علی  به  آذربایجان  رفت  و جزء ملازمان  سلطان  داوودبن  محمود گردید. و هنگامی  که  خوارزمشاه  به  عراق  لشکر کشید وی  کشته  شد. (از دستورالوزراء خوندمیر ص  209) (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 2 ص 521).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  سعدبن  علی بن  یوسف  الغنی  باﷲبن  محمدبن  أحمر، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  الغالب  باﷲ، نام  او بصورت  «علی بن  سعدبن ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعدبن  محمد، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  الغالب  باﷲ. از ملوک  بنی الاحمر اندلس . رجوع  به  علی بن  سعدبن  علی بن  یوسف ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعدالدین  مسعودبن  علی  ابهری ، ملقب  به  صدرالدین . وزیر سلطان  علاءالدین  تکش . رجوع  به  صدرالدین  علی ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعدالدین  مسعود ابهری ، ملقب  به  صدرالدین . وزیر تکش . رجوع  به  علی  انصاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  سعد انصاری . رجوع  به  علی  انصاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعد بیوسی  احمدی  شافعی  أشعری . رجوع  به  علی  احمدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعید. نام  او علی بن  موسی بن  عبدالملک بن  سعید عبسی  اندلسی  غرناطی  مغربی  و مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  سعید اس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعیدبن  احمدبن  یحیی  مزیدی  حلی ، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  ملک الادبا و استاد شهید. شاگرد علامه . رجوع  به  ابوالحسن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعیدبن حمامه ٔ صنهاجی  (شیخ ...). رجوع  به  علی  صنهاجی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سعیدبن  سعدبن  زیدبن  محسن  حسینی  طالبی . از اشراف  مکه . رجوع  به  علی  طالبی  شود.