اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرة

نویسه گردانی: ḠR
غرة. [ غ ِ رَ ] (ع مص ) وعده . نوید. (منتهی الارب ): وَغ-َرَ فلاناً غرةً؛ وعده . (اقرب الموارد). || غره ٔ آفتاب بر کسی ؛ سخت افتادن آن بر وی . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
قره شیران . [ ق َرَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کورائیم بخش مرکزی اردبیل واقع در 36 هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 6 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به ارد...
قره صفرلو. [ ق َ رَ ص َ ف َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 28هزارگزی شمال آقکند و 1 هزارگزی شوسه ٔ هرو...
قره سوران . [ ق َ رَ ] (اِ) امنیة. رجوع به قراسوران شود.
قره قرقان . [ ق َ رَ ؟ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری ضیأآباد و 6 هزارگزی راه ...
قره قاشلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 20 هزارگزی شوسه ٔ خلخا...
قره قاشلی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش بندرترکمن شهرستان گرگان واقع در 9000 گزی خاور بندرترکمن و 1000 گزی شمال شوسه ٔ بندرتر...
قره بورون . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 8 هزارگزی خاور اهر و 500 گزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغرافیای...
قره بوعاء. [ ق َ رَ ] (اِخ ) شحنه ٔ مغولی بغداد در اوایل سلطنت اباقاخان . (یادداشت مؤلف ).
قره بوغاز. [ ق َرَ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 59 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 38 هزارگزی شمال خاوری...
قره بوغلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو از بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 7500 گزی خاور شوسه ٔ ارو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.