اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرة

نویسه گردانی: ḠR
غرة. [ غ ِ رَ ] (ع مص ) وعده . نوید. (منتهی الارب ): وَغ-َرَ فلاناً غرةً؛ وعده . (اقرب الموارد). || غره ٔ آفتاب بر کسی ؛ سخت افتادن آن بر وی . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
قره آغاجلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 40 هزارگزی جنوب باختر گرمی و 20 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به ...
قره آغاجلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 15 هزارگزی جنوب آغ کند و 11500 گزی شوسه ٔ میانه ب...
قره باخیلو. [ق َ رَ ] (اِخ ) (ایل ...) یکی از تیره های ایل نفر از ایلات خمسه ٔ فارس است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
قره باغلار. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع در 13 هزارگزی شمال خیاو و 9 هزارگزی شوسه ٔ خیاو به اه...
قره محمدتپه . [ ق َ رَ م ُ ح َم ْ م َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 12000 تا 18000 گزی شمال گن...
قره موسالی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان آختاچی بخش بوکان شهرستان مهاباد واقع در 24 هزارگزی شمال بوکان در مسیر شوسه ٔ بوکان به میاندوآب...
قره یاشماخ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 19 هزارگزی خاور اهر و 4 هزارگزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغ...
قره نی کندی . [ ق َ رَ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چایپاره ٔ بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی واقع در 2 هزارگزی شمال باختری قره ضیأالدین و در مس...
قره کوسه لر. [ ق َ رَ س َ ل َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 16 هزارگزی شمال ضیأآباد و 14 هزارگزی راه ع...
ثابت بن قرّه (۲۲۱–۲۸۸ق) (۸۲۶–۹۰۱ م) از مندائیان متولد سوریه که در بغداد می‌زیست. وی ریاضی‌دان و مترجم نهضت ترجمه و عضو دارالحکمه بوده‌است. اهمیت ثابت ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.