غل
نویسه گردانی:
ḠL
غل . [ غ ُ ] (اِ) مخفف غول که دیو بیابانی است . (آنندراج ). رجوع به غول شود. || مخفف غُل ّ. رجوع به غُل ّ شود. || اره . || غلغله . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قل هواللهی . [ ق ُ هَُ وَل ْ لا ] (ص نسبی ) دراهمی بود که حجاج بضرب رسانید و قل هواﷲ احد بر آنها نقش بود...پیش ازحجاج نقش دراهم فارسی بود...