فرج
نویسه گردانی:
FRJ
فرج . [ ف َ رَ ] (ع مص ) پیوسته واماندگی شرم جای . (منتهی الارب ). || به هم ناپیوستن هر دو سرین جهت ضخامت و بزرگی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). || شکافتن . (ترجمان ترتیب عادل بن علی ). || دور کردن اندوه را. (منتهی الارب ). اندوه وابردن . (تاج المصادر بیهقی ). || (اِمص ) اسم است از تفرج به معنی آسودگی از اندوه و غم و بیماری و آنچه نفوس را از آن کراهت است . (از اقرب الموارد). || گشایش . (منتهی الارب ) : از خداوند سبحانه و تعالی نومید نیستم که ساعت تا ساعت فرج دهد. (تاریخ بیهقی ). خدای تبارک و تعالی همه ٔ بندگان خود را از عذاب قرض و دین فرج دهاد. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو). ممکن است که او را به نصیحت من فرجی حاصل آید. (کلیله و دمنه ). || (اِخ ) نام یکی از ادعیه ٔ مشهور است که آغاز میشود به «یا عماد من لا عماد له ...». (یادداشت به خط مؤلف ).
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
فرج آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در هفده هزارگزی شمال خاوری الیگودرز و سیزده هزارگزی شم...
فرج آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد میانه . ناحیه ای است کوهستانی و معتدل که دارای 73 تن سکنه ...
فرج آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر، واقع درپنج هزارگزی شمال چالوس در کنار دریا. ناحیه ای ...
فرج آباد. [ ف َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قمرود بخش مرکزی شهرستان قم ، واقع در سی هزارگزی شمال خاوری قم . ناحیه ای است واقع درجلگه ، مع...
خلل و فرج . [ خ ُ ل َ ل ُ ف ُ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) منافذ و سوراخهای ریز چون خلل و فرج بدن .
فرج یافتن . [ ف َ رَ ت َ ] (مص مرکب )رهایی یافتن از هم و غم و گشایش یافتن : فرج یافتم بعد از آن بندهاهنوزم به گوش است آن پندها. سعدی ....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فرج تبریزی . [ ف َ رَ ج ِ ت َ] (اِخ ) بابافرج تبریزی معاصر فقیه زاهد بود. به مقبره ٔ کحیل مدفون است . (تاریخ گزیده ٔ حمداﷲ مستوفی چ لندن ص ...
کتابی از محسن بن علی تنوخی نویسنده ی قرن هفتم هجری قمری که توسط حسین بن اسعد دهستانی به فارسی ترجمه شد
فرج بیت الذهب . [ ف َ ج ُ ب َ تِذْ ذَ هََ] (اِخ ) شهر ملتان را گویند. مسلمانان این شهر را فتح کردند و طلای بسیاری به دست آوردند و توسعاً چنین...