قتب
نویسه گردانی:
QTB
قتب . [ ق َ ] (ع مص ) روده ٔ بریان طعام دادن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). فعل آن از باب نصر است . (منتهی الارب ). || قَتَب بر پشت ستور نهادن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
صادق قطبزاده (۴ اسفند ۱۳۱۴ -۲۴ شهریور ۱۳۶۱) فرزند حسین قطبزاده از جمله مشاوران آیتالله خمینی در پاریس و پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ وزیر امور خارجه و ...
صادق قطبزاده[۳] (۴ اسفند ۱۳۱۴ – ۲۴ شهریور ۱۳۶۱) از مخالفان حکومت پهلوی و مبارزان انقلاب ۱۳۵۷، همراه سید روحالله خمینی در هواپیمای فرانسوی، و سیاستمد...
شاه قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان بیضابخش اردکان شهرستان شیراز. دارای 251 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن برنج ،غلا...
قطب الدین تونی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ تو ] (اِخ ) حیدر موسوی . از سادات جلیل القدر و عارفان معروف بوده و با چندین واسطه نسبش به عبداﷲبن موسی ب...
قطب الدین رازی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابی جعفر، مکنی به قطب الدین و قطب المحققین . از اکابر علمای نامی اسلامی است ، و در...
قطب الدین نسفی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ن َ س َ ] (اِخ ) طبیب . وی مهارتی بیش از طبیبان عصر خویش داشت ، و از اطرافیان خاص سلطان سعید بود. پس از ...
قاضی قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) موصلی . رجوع به قاضی موصلی قطب الدین شود.
قطب الدین عتیقی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ع َ ] (اِخ ) تبریزی . پدر جلال الدین عتیقی است . اشعاری دارد، او راست :من از این بار که رخ سوی سفر می آر...
قطب الدین قیماز. [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) امیرالامرای المستضی ٔباﷲ بیست ویکمین خلیفه ٔ عباسی بود. مدت درازی امارت داشت . مردی دیندار و دوستدار ...
قطب الدین کیدری . [ ق ُ بُدْ دی ک َ دَ ] (اِخ ) محمدبن حسین بن حسن بیهقی نیشابوری . از دانشمندان قرن ششم هجری است که در اکثر علوم متداول ...