اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرم

نویسه گردانی: QRM
قرم . [ ق ُ ](ع اِ) گیاهی است در ستبری و سفیدی شبیه به درخت خیار که در دریا روید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
غرم . [ غ َ رَ ] (اِ) قهر و غضب و خشم . غَرم . (از برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ). رجوع به غَرم شود.
غرم . [ غ ُ ] (اِ) میش کوهی ؛ یعنی گوسفند ماده ٔ کوهی . (برهان قاطع) (از آنندراج ) (جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (غیاث اللغات ) (انجمن آرا) (فرهنگ ...
غرم . [ غ ُ ] (ع اِ) هرچه ادایش لازم باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || وام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء). || تاوان . (منتهی ...
غرم تک . [ غ ُ ت َ ] (ص مرکب ) آنکه مانند میش کوهی بدود : یوزجست و رنگ خیز و گرگ پوی و غرم تک ببرجه آهودو و روباه حیله گوردن .منوچهری .
غرم ساق. املاءِ ناصحیح قرمساق.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.