اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قره

نویسه گردانی: QRH
قره . [ ق َ رَه ْ ] (ع اِمص ) چرکینی اندام مانند قلح و زردی دندان . || (مص ) زرد و چرکین اندام گردیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || داغ داغ شدن پوست از بسیاری اَدَرْفَن ۞ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سیاه شدن اندام یا برکنده شدن پوست اندام از سختی ضرب . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
قره جه داغ . [ ق َ رَ ج َ ] (اِخ ) (کوه ...) سلسله جبال مازیوس ۞ که امروزه ترکان آن را قرجه داغ [کوههای سیاه ] میخوانند. (جغرافیای سیاسی ک...
قره جه قیا. [ ق َ رَ ج َق َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه واقع در 8 هزارگزی باختر ترکمان و 2 هزارگزی شوسه ٔ تبریز...
قره توپراق . [ ق َ رَ تُپ ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 27 هزارگزی جنوب خداآفرین و 22 هزارگزی شوسه ٔ ا...
قره تکانلو. [ ق َ رَ ت ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 24 هزارگزی جنوب خداآفرین و 17500 گزی شوسه ٔ اهر ب...
قره قاسملو. [ق َ رَ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 41 هزارگزی شمال گرمی و در مسیرشوسه ٔ بیله سوار به گرمی...
قره باغلار. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع در 13 هزارگزی شمال خیاو و 9 هزارگزی شوسه ٔ خیاو به اه...
قره آغاجلو. [ ق َ رَ ] (اِخ )دهی جزء دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر واقع در 16500 گزی جنوب خاوری هوراند و 26500 گزی شوسه ٔ اهر به کلیبر....
قره آغاجلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 40 هزارگزی جنوب باختر گرمی و 20 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به ...
قره آغاجلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد واقع در 15 هزارگزی جنوب آغ کند و 11500 گزی شوسه ٔ میانه ب...
قره باخیلو. [ق َ رَ ] (اِخ ) (ایل ...) یکی از تیره های ایل نفر از ایلات خمسه ٔ فارس است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.