اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قیح

نویسه گردانی: QYḤ
قیح . [ ق َ ] (ع اِ) زردآب و ریم بی آمیزش خون . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). چرک . مِدَّه . || (مص ) ریم وزردآب کردن زخم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
قزل قیه . [ ق ِ زِ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 30 هزارگزی جنوب باختری گرمی و 6 هزارگزی شوسه ...
قوش قیه . [ قو ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، سکنه ٔ آن 316 تن . آب آن از رودخانه ٔ لیلان و چشمه . محصو...
قران قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 30 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 5هزارگزی میانه ...
قرجه قیه . [ ق َ رَ ج َ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در14 هزارگزی باختر سراسکند و 10 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبری...
قمچی قیه . [ ق ُ ق َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در 52هزارگزی شمال خیاو و 3 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به ار...
ابن غیه . [ اِ ن ُ غ َی ْی َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حرامزاده . خلاف ابن رشده .
چات قیه . [ ق َ ] (اِخ ) دهی از بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 16 هزارگزی شمال اردبیل و 8 هزارگزی راه ارابه رو گرمی اردبیل .کوهستانی ، مع...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 22 هزارگزی جنوب باختری گرمی ، و یک هزارگزی راه شو...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 40هزارگزی جنوب باختری اردبیل ، و یک هزارگزی راه شوس...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 51 هزارگزی جنوب خاوری سی پل . کوهستانی ، سردس...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.