قیح
نویسه گردانی:
QYḤ
قیح . [ ق َ ] (ع اِ) زردآب و ریم بی آمیزش خون . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). چرک . مِدَّه . || (مص ) ریم وزردآب کردن زخم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ینگجه ٔ بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 8 هزارگزی شمال باختر سراب ، و 7 هزارگزی راه شوسه ٔ ...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقعدر 35 هزارگزی شمال باختری قره آغاج ، و 7 هزارگز...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 34 هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، و 8 هزارگزی جنوب راه ...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 24 هزارگزی جنوب مراغه ، و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ...
ساری قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودقات بخش مرکزی شهرستان مرند، واقع در 44 هزارگزی خاور مرند و 12 هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز به...
اولو قیه :
در زبان ترکی قیه به معنای سنگ بزرگ و (اولو) به معنای مرده تر کیب این دو در لغت مذبور به معنی سنگ بزرگ مرده .
در اصل اگر محل مذکور را...
گگجه قیه . [ گ ُ ج ِ ق َی ْ ی َ / ی ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ایجرود بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 46هزارگزی جنوب باختری شهر زنجان و ...
موسی قیه . [ سا ق َ ی َ ] (اِخ ) ابواسحاق . دهی است از دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 7 هزارگزی جنوب باختری بستان آباد با 1...
ویران قیه . [ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی است جزو دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقعدر 30 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه ، دار...
یاریم قیه . [ ق َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان خوی با 456 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).