گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قیس نویسه گردانی: QYS قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عبدالمنذر انصاری . از صحابیان است . وی در بدر شهید شد. آیت و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل اﷲ اءَمواتاً ۞ در شأن او و اصحاب که در بدر شهید شدند فرودآمد. (تاریخ گزیده چ لندن ص 238). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن خطیم بن عدی اوسی . شاعر اوس و یکی از بزرگان جاهلیت است و هنگامی شهرت وی آغاز گشت که به خونخواهی ، قاتل پدر و ج... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن ذَریح بن سنةبن حذافة کنانی . شاعری است عاشق پیشه که در عشق لُبنی ̍ دختر حباب کعبی شهرت یافت . وی از شاعران عصر ا... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن زُهیربن جذیمةبن رواحة عبسی . یکی از امرای بزرگ عرب است و اشعار نغزی نیز دارد. در فهم و نبوغ به وی مثل زنند. او در... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن سعدبن عبادةبن دلیهم انصاری خزرجی مدنی . از صحابیان است .شانزده حدیث از او نقل شده است . وی از نوابغ عرب و رئیس ... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن صعصعه ٔ خزرجی انصاری . از بنی نجار، از صحابیان است . رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 238 شود. قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن خالد. از صحابیان است . وی پس از فتح مکه مسلمان شد. رسول در حق او فرمود:انت سید اهل الوَبَر. (تاریخ گزیده ... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن سنان منقری ،مکنی به ابوعلی . بزرگ طایفه ٔ بنی تمیم در عهد خود و شاعری دلاور و بردبار بود که در بردباری به ... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عُباد ضبعی . از بزرگان و تابعیان ثقه است ، در ایام خلافت عمر بمدینه آمد و روایت کرد و به بصره سکونت گزید و با ابن ... قیس قیس . [ ق َ ](اِخ ) ابن عَبایه بن عبید خولانی . از صحابیان صاحب رای و شجاع بود که در جوانی جنگ بدر را دیده و در فتوح شام با ابوعبیده مصاحبت... قیس قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عمروبن مزدلف . از ذهل بن شیبان ، از عدنان جد جاهلی است . (الاعلام زرکلی ج 2 ص 801). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود