کال
نویسه گردانی:
KAL
کال . (اِخ ) دهی است از دهستان ویسه بخش مریوان شهرستان سنندج در 11 هزارگزی دژشاهپور کنار راه اتومبیل رو مریوان به رزآب واقع است . دامنه ای ، دشت ، سردسیر و مالاریائی است . 200 تن سکنه دارد و آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن عبارت است از غلات ، حبوبات ، لبنیات و توتون ، شغل اهالی گله داری و راه های آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فتح آباد کال . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که در 12 هزارگزی جنوب نیشابور قرار دارد. جایی شوره زار و ...
کال قره خان . [ ل ِ ق َ رَ / رِ ] (اِخ ) نام کانالی است به مشهد : تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بودسنگر ما لب کال قره خان خواهد بود.از...
کاظم آباد کال . [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقعدر 15هزارگزی جنوب نیشابور. جلگه و شوره زار و دارای 118 تن ...
کال قربانعلی . [ ق ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد واقع در 105هزارگزی شمال خاوری فریمان . جلگه و معت...
کعل . [ ک َ ] (ع اِ) گوه . (منتهی الارب ) (از تاج العرس ). || سرگین هر حیوان بعد از تغوط و انداختن غائط. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (...
کعل . [ ک ُ ع َ ] (ع ص ) مرد کوتاه سیاهفام . کَعل . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).