اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوفی

نویسه گردانی: KWFY
کوفی . (اِخ ) رجوع به ابوالقاسم علی بن احمد کوفی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
کوفی . [ ] (ص نسبی ) منسوب به کوفه که از امهات بلاد مسلمانان است . (ازانساب سمعانی ). منسوب به کوفه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || ...
خط کوفی، همان خط آرامی به زبان فارسی و عربی است. خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه است و گفته می‌شود که در آن جا شکل گرفته و توس...
خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که منسوب به شهر کوفه بوده و گفته می‌شود که در آنجا شکل گرفته و توسعه یافته است. نخستین نسخه‌های قرآن با این خط نوشت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
عمر کوفی . [ ع ُ م َ رِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن محمدبن احمدبن علی بن حسین بن علی بن حمزةبن یحیی بن حسین علوی کوفی بغدادی زیدی ، مکن...
عمر کوفی . [ ع ُ م َ رِ ] (اِخ ) ابن ذربن عبداﷲ. رجوع به ابوذر (عمربن ...) شود.
عمر کوفی . [ ع ُ م َ رِ ] (اِخ ) ابن قاسم کوفی . رجوع به ابوزبید (عمربن ...) شود.
ابن کوفی . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن محمدبن الزبیر الاسد الکوفی . عالم نحوی لغوی . او راست : کتاب فی معانی الشعر و اختلاف العلماء. ک...
اشج کوفی . [ اَ ش َج ْ ج ِ ] (اِخ ) عبداﷲبن سعیدبن حصین کندی ابوسعید کوفی محدث معروف به اشج متوفی بسال 257 هَ . ق . صاحب عیون التواریخ ...
قناد کوفی . [ ق َن ْ نا دِ ] (اِخ ) طلحةبن عمرو، مکنی به ابوحماد. از راویان است . وی از شعبی و عکرمة و ابن جبیر روایت کند و از او وکیلی روایت...
« قبلی صفحه ۱ از ۴ ۲ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.