اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گذاری

نویسه گردانی: GḎʼRY
گذاری . [ گ ُ ] (ص نسبی ) گذرنده . عبورکننده :
چه آن سوگند و چه باد گذاری
چه آن زنهار و چه ابر بهاری .

(ویس و رامین ).


مرا تنها بماند ایدر به خواری
چو خان رهگذر مرد گذاری .

(ویس و رامین ).


نگر تا هیچگونه غم نداری
که تیمار جهان باشد گذاری .

(ویس و رامین ).


چرا از بهر آن اندوه داری [ از بهر جهان ]
که هست ایدر جهان چون تو گذاری .

(ویس و رامین ).


دریغا آن همه امیدواری
که شد ناچیز چون باد گذاری .

(ویس و رامین ).


|| (حامص ) بصورت ترکیب های ذیل آید و معنی حاصل مصدر دهد:
ترکیب ها:
- تاج گذاری . روزگذاری . ریل گذاری . مرهم گذاری . واگذاری . رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
خراج گزاری . [ خ َ گ ُ ] (حامص مرکب ) باج گزاری . مالیات دهی .
پیغام گزاری . [ پ َ / پ ِ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل پیغام گزار. رسالت .
خواب گزاری . [ خوا / خا گ ُ ] (حامص مرکب ) تعبیر خواب . خواب گذاری . (یادداشت بخط مؤلف ) : جولاهه گفت : ای پادشاه من مردی جاهل جولاهم و خواب...
مصلحت گزاری . [ م َ ل َ ح َ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل مصلحت گزار. صلاح اندیشی . خیرخواهی . || کارگزاری . مباشرت . || (اصطلاح سیاسی در دولت عثمان...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.