لین . [ ل َی ْ ی ِ ] (ع ص )
۞ نرم . لَین . ج ، لینون ، اَلیناء. (منتهی الارب ). سهل . لینة. لدن . قُلا. مقابل خشن ، چنانکه لدن مقابل صلب است . و رجوع به صلب شود.
-
قول ٌ لین ؛ گفتاری نرم .
-
لین الجانب ؛ سست کمان .
-
لین العریکة ؛ نرم خوی . لدن الخلیقة.
-
هین لین ؛ نرم و سست و فروهشته . (منتهی الارب ).
|| روان . || مقابل قوی (در موسیقی )
۞ .