گفتگو درباره واژه گزارش تخلف محصن نویسه گردانی: MḤṢN محصن . [ م ُ ح َص ْ ص َ ] (ع ص ) استوار. (از منتهی الارب ) : گفتم روم به مکه و جویم در آن حرم کنجی که سر به حصن محصن درآورم . خاقانی .در حصن کرده . (از منتهی الارب ). باحصن . محاطشده از دیوار. (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی محسن آباد محسن آباد. [م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک ، واقع در 13هزارگزی خاور فرمهین و13هزارگزی راه عمومی با... محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند بالا بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در 36هزارگزی جنوب باختری آستانه و 14هزارگزی راه قد... محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) ایو. دهی است از دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری ، واقع در سی هزارگزی جنوب خاوری بهشهر. آب آن از چشمه و را... محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش شهرستان مراغه با 178 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4). محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور.با 181 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند خراسان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند خراسان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد با 133 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسف آباد پائین ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهدبا 221 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایرا... محسن آباد محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان بالا بخش خواف شهرستان تربت حیدریه با 226 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود