اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موصی

نویسه گردانی: MWṢY
موصی . (ع ص ) وصیت کننده و آنکه وصیت میکند. (از ناظم الاطباء). وصیت گذار. وصیت کننده . آنکه وصیت کرده . (یادداشت مؤلف ).وصیت کننده . و شرط است در آن کمال ، عقل ، رفع حجر و بلوغ . وصیت مجنون و سکران و آنکه خود را مجروح کند به جرح مهلک باطل است . (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سیدجعفر سجادی ). || اندرزکننده . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
موسی اشرف . [ سا اَ رَ ] (اِخ ) هشتمین از ملوک ایوبی مصر (648 - 650 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
موسی اشرف . [ سا اَ رَ ] (اِخ ) پنجمین از سلاطین ایوبی دمشق و سلطان الجزیره (626 - 635 هَ . ق .). (یادداشت مؤلف ).
موسی جارا. [ سا رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن فاطمه ٔ ترکستانی قازانی تاتاری ، شیخ اسلام روسیه پیش از انقلاب بلشویکی بود و در سال 1295 هَ . ق . /...
موسی آبادی . [ سا ] (ص نسبی ) منسوب است به موسی آباد از دیه های همدان . (از الانساب سمعانی ).
موسی کندی . [ سا ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 25 هزارگزی باختری کلیبر با 124 تن سکنه . آب آن از چش...
یا کریم ، قمری ، نام پرنده ای است.
شجره ٔ موسی . [ ش َ ج َ رَ / رِ ی ِ سا] (اِخ ) اشاره است به درختی که از آن به موسی پیغامبر ندا آمد که : یا موسی انی انااﷲ رب العالمین . (قر...
چشمه ٔ موسی . [ چ َ م َ ی ِ سا ] (اِخ ) چشمه ای که از زدن عصای موسی جاری شد. (آنندراج ) : رود مصر و چشمه ٔ موسی براه قدس نیست وقت رفتن ترس ...
ابو عبدالرحمن موسی بن نصیر بن عبدالرحمن بن زید لخمی که ولادت وی را سال نوزده هجری ذکر نموده­اند،[1] اصالتا اهل وادی القری در حجاز بود، از آن­جایی که پ...
بستان موسی . [ ب ُ ن ِ سا ](اِخ ) یکی از باغهای معروف بغداد در دوره ٔ مأمون متعلق به موسی و در عقدالفرید بنام مؤنسة بنت المهدی یاد شده اس...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۸ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.