اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موصی

نویسه گردانی: MWṢY
موصی . (ع ص ) وصیت کننده و آنکه وصیت میکند. (از ناظم الاطباء). وصیت گذار. وصیت کننده . آنکه وصیت کرده . (یادداشت مؤلف ).وصیت کننده . و شرط است در آن کمال ، عقل ، رفع حجر و بلوغ . وصیت مجنون و سکران و آنکه خود را مجروح کند به جرح مهلک باطل است . (از فرهنگ علوم نقلی تألیف سیدجعفر سجادی ). || اندرزکننده . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن نصیر لخمی بالولاءالاعرج ، مکنی به ابوعبدالرحمان ، تابعی و فاتح افریقا و اندلس و متوفی ̍ به سال 98 هَ . ق . به وادی ا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن هارون الاصم ملقب به بنی [ ب ُ ن ن ی ی ] محدث بود. (از یادداشت مؤلف ).
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یحیی بن خالد برمکی ، از رجال دولت عباسی و امیر سند بود. او نخست با غسان بن عباد در سرزمین هند سر می کرد. مأمون به ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یسار ۞ مدنی معروف به موسی شهوات و مکنی به ابومحمد شاعری از موالی تمیم بن مره بالولاء و از مردم آذربایجان و معا...
موسی . [ سا] (اِخ ) ابن یوسف بن احمد ایوبی انصاری نعمانی شافعی ، مکنی به ایوب و ملقب به شرف الدین ، مورخ و قاضی از مردم دمشق بود. به سا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یوسف بن سیار شیرازی ، مکنی به ابوماهر، از جمله ٔ حکمای بزرگ و افاضل اطباست که در معالجه ٔ بیماران سخت ماهر و خود ا...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن یونس بن محمدبن منعةبن مالک عقیلی ، مکنی به ابوالفتح و ملقب به کمال الدین موصلی متولد و متوفی در موصل (551-639 ه...
موسی . [ سا ] (اِخ ) نواده ٔ بایدوخان (694 هَ . ق .) و یازدهمین از ایلخانان ایران است که پس از ارپاگاون به سلطنت رسیده و از شوال تا 14 ذی ...
موسی . [ سا ] (اِخ ) نوبختی ، از نقله و مترجمان ایرانی و او برای داودبن عبداﷲبن حمید ترجمه می کرده است . (از ترجمه ٔ لکلرک ابن البیطار ج 1 ص ...
موسی . [ سا ](اِخ ) هادی بن محمدالمهدی بن منصور دوانیقی ، چهارمین خلیفه ٔ عباسی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به هادی شود.
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۸ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.