اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نامی

نویسه گردانی: NAMY
نامی . (ع ص ) اسم فاعل از نُمُوّ. (اقرب الموارد). رجوع به نموشود. || بالنده . نموکننده . (برهان قاطع) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). بالان . روینده . رویا. || شجر و نبات و حیوان و مقابل آن صامت است ، از قبیل سنگ و غیر آن . (از معجم متن اللغة). هر ذیروحی [ اعم از نبات و حیوان ] که رشد و نمو کند. مقابل صامت . || افزاینده . (السامی ) (مهذب الاسماء). افزون شونده . گوالنده . (ناظم الاطباء). گوالان . افزایش کننده . || ناجی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). الناجی من هلکة. (معجم متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نامی خیرآبادی . [ ی ِ خ َ ] (اِخ ) (مولوی حاجی ...) تراب علی ،متخلص به نامی . از پارسی گویان هند است و به روایت مؤلف تذکره ٔ نتایج الافکار:...
نامی خلجستانی . [ ی ِ خ َ ل َ ج ِ ](اِخ ) (میرزا...) عبداﷲ، متخلص به نامی . از شاعران قرن سیزدهم و معاصر با محمدشاه قاجار است . هدایت آرد: «در...
نامی کرمانشاهی . [ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) از شاعران متأخر کرمانشاه است . هدایت آرد: «از اجله ٔ شعرای این عهد بوده و مداحی حکام آن بلده [ کرمانشا...
نعمی . [ ن ُ ما ](ع اِ) نعمت . تن آسانی . فراخی . دست رس نیکو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خفض . دعة. مال . (اقرب الموارد). || آنچه کرده شود از...
علی نعمی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن حسن بن عبدالرحمان بن یحیی بن محمدبن عیسی نعمی حسنی یمنی . عالم و شاعر متولد در سال 984...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.