نز
نویسه گردانی:
NZ
نز. [ ن ِزز ] (ع اِ) زهاب . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نَزّ. رجوع به نَزّ شود.
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۳ ثانیه
نز. [ ن َ ] (حرف نفی +حرف اضافه ) مخفف نه از. (ناظم الاطباء) : گنبدی نهمار بربرده بلندنش ستون از زیر و نز برسوش بند. رودکی .این جهان سربه...
نز. [ ن َزز ] (ع اِ) زهاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نِزّ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آب زه . (مهذب الاسماء). ۞ آبی ...
نز. [ ن ُ ] (اِ) برنج دانه ٔ معروف . (یادداشت مؤلف ).
نزء. [ ن َزْءْ ] (ع مص ) نزوء. برافژولیدن و تباهی افکندن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). برافژولیدن . (ناظم الاطباء). تباهی افکندن میان قوم . ...
نض . [ ن َض ض ] (ع ص ، اِ) کار ناپسندیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). امر مکروه . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). |...
نذ. [ ن َذذ ] (ع مص ) کمیز انداختن و شاشیدن . (آنندراج ) (از معجم متن اللغة). رجوع به نذیذ شود.