اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

و

نویسه گردانی: W
و. [ وُ / وَ / وِ ] (ضمیر) مخفف او.ورا، مخفف او را. واو مخفف او باشد همچو «ورا دیدم »و «مر ورا گفتم » یعنی او را دیدم و مر او را گفتم . (برهان قاطع چ معین مقدمه ٔ مؤلف ص کط) :
چو آن نامه نزدیک خسرورسید
از آن زن ۞ ورا شادی نو رسید.

فردوسی .


ورا در شبستان فرستاد شاه
ز هر کس فزون شد ورا پایگاه .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲,۱۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
اعلی و اکرم . [ اَ لا وَ / وُ اَ رَ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) بزرگوارتر. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ).
- فلان و بهمان ؛ فلان و بهمدان . فلان کس و فلان کس . فلان و بیسار. (فرهنگ فارسی معین ) : فلان و بهمان گویی که توبه یافته اند چه مانع است مرا، من فلان ...
آنکه/ آن که: هنگامی که [که] در آنکه حرف ربط باشد، سر هم نوشته می شود. مانند: به شکر آنکه شکفتی به کام بخت ای گل*** نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار؛ ولی ...
منابع به کتاب ها، مقاله ها، پایان نامه ها و گفتارهایی گفته می شود که پژوهشگر یا نویسنده مطالبی از آنها را به صورت نقل قول غیر مستقیم آورده و یا از آنه...
همتای پارسی ترکیب: معانی و بیان، واژه ی هونیبیش hunibish می باشد به معنی خوب نوشتن که از دو بخش ساخته شده است: 1ـ پیشوند اوستایی هو به معنی خوب 2ـ و ن...
عرصه در لغت، به معنای میدان یا زمین و اعیان به معنی قابل مشاهده، ظاهر و آشکار می باشد. درحقوق، به زمین ملک، عرصه و به ساختمان ساخته شده بر روی آن،&nbs...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هزار و یک شب مجموعه‌ای از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی هندی ، ایرانی و عربی است که به زبان‌های متعددی منتشر شده‌است. شروع داستان به نقل از پادشاهی اس...
حاشا و انکار. «حاشا کردن» و «انکار کردن» هر دو یک معنی را دارا هستند. رجوع شود به حاشا (بخصوص به امثال این واژه)
بی بند و بار (بَ دُ) (ص مر.) لاابالی، بی قید. فرهنگ فارسی معین.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.