اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ویل

نویسه گردانی: WYL
ویل . [ وَ / وِ ] (صوت ، اِ) وای ، وآن کلمه ٔ افسوس است . (غیاث اللغات ). کلمه ٔ تقبیح و افسوس است . (برهان ). در نصاب نوشته که ویل در اصل وای بوده است به معنی حزن ، لام را افزوده از اصل انگاشته اند. (غیاث اللغات ). نفیر و افغان از مصیبت بود، و عرب نیز همین معنی از این لفظ اراده کند :
نصیب دشمن تو ویل و وای و ناله ٔ زار
نصیب تو طرب و خرمی و ناله ٔ چنگ .

فرخی .


راست پنداری همی بینم که بازآیی ز مصر
درفکنده در سرای ملحدان ویل و عویل .

فرخی .


حاسدا تا من بدین درگاه سلطان آمدم
برفتادت غلغل و برخاستت ویل و حنین .

منوچهری .


گر نباشی ز اهل ستر به زهد
خواند باید بسیت ویل و ثبور.

ناصرخسرو.


|| سختی . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). || عداوت . (غیاث اللغات ). || شور و فغان بر مصیبت . (غیاث اللغات ) (برهان ). نفیر و افغان از مصیبت ، و عرب نیز همین معنی از این لفظ اراده کند. (فرهنگ اسدی ). || هلاک . (غیاث اللغات ) (برهان ). هلاکت . (برهان ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ویل . [ وَ ] (ع مص ) درآمدن بدی و شر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || دردمند نمودن . || مصیبت زده ساختن . || (اِ) وای . (منته...
ویل . [ وی / وَ / وِ ] (اِ) ظفر. (لغت فرس ). فتح و ظفر. نصرت . (برهان ). || فرصت و وقت یافتن کاری به مراد خویش . (برهان ) (انجمن آرا). هنگام ...
ویل . [ وَ ] (اِخ ) نام وادیی است در جهنم یا نام چاهی یا دروازه ای در آن . (منتهی الارب ). نام جایی است در دوزخ . (برهان ). نام رودی است ...
ویل ویل . [ وَ لُن ْ وَ ی ِ ] (ع اِمرکب ) مبالغه است چون ویل وئیل و ویل وائل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به ویل (صوت ، اِ) شود.
چرخاب‌ (به انگلیسی: water wheel, scoop wheel ) ، وسیله‌ای‌ برای‌ آب‌کِشی‌ از آبِ جاری‌ یا چاهِ آب‌. این‌ وسیله‌ با جریان‌ آب‌ یا نیروی‌ حیوان‌ یا انسا...
ویل جوی . [ وَ / وِ ] (نف مرکب ) جوینده ٔ ویل . مصیبت خواه . خواهان اندوه کسی را : بداندیش دشمن بود ویل جوی که تا چون ستانی از او چیز اوی ۞...
ژری ویل . [ ژِ ] (اِخ ) ۞ نام دهستانی مختلط در الجزیره جزء ناحیه ٔ آئین سفرا ۞ در جنوب ایالت اوران ، دارای 54843 تن سکنه .
تیون ویل . [ یُن ْ ](اِخ ) ۞ مرکز ولایتی در ایالت موزل ۞ فرانسه است که برکنار رود موزل واقع است و 23100 تن سکنه دارد و از مراکز قدیمی م...
بان ویل . (اِخ ) ۞ تئودور. شاعر فرانسوی است متولد سال 1823 و درگذشته به سال 1891 م . او پیروی از مکتب ویکتور هوگو و آلفرد دوموسه و تئوفیل ...
ژونی ویل . (اِخ ) نام مرکز بخش در ایالت آردن از ولایت رِتِل ۞ ، دارای 780 تن سکنه .
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.