هاج
نویسه گردانی:
HAJ
هاج . (ص ) هاژ. حیران ؛ و با لفظ واج (هاج و واج ) گفته میشود: فلان را دیدم در معرکه هاج و واج ایستاده بود. (از فرهنگ نظام ). || مات . دنگ . منگ . کودن . رجوع به هاج و واج ، هاژ، هاژو، هاژ و واژ و هاژه شود.
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
مکینه حاج تقی . [ م َ ن ِ ت َ ] (اِخ ) رجوع به مکینه لاری شود.
عالیجاه توشمال حاج فرامرز اسدی (۱۲۴۸-۱۳۴۸ هجری خورشیدی) ریاست و رهبر ایل ملکشاهی و رئیس العشایر ایلات فیلی، از مشاهیر بزرگ استان ایلام و به عنوان حاکم...
حاج حسین یزدی . [ ح ُ س َ ی َ ] (اِخ ) (مولی ....) از دانشمندان دوره ٔ صفویه (قرن یازدهم ) است و صاحب روضات گوید اواستاد خلیل بن الغازی (1001...
حاج محمد قلیخان . [ م ُ ح َم ْ م َ ق ُ ] (اِخ ) حاکم مراغه . رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 341 شود.
حاج بابای طوسی . (اِخ ) او راست : شرح عوامل (عوامل المائة، شیخ عبدالقاهر جرجانی عوامل متوفی بسال 471 هَ . ق .) و اعراب کافیه ٔ ابن الحاجب ...
حاج جمال فومنی . [ ج َ ل ِ م َ / م ِ ] . (اِخ ) از بزرگان گیلان است ، در نیمه ٔ دوم سده ٔ دوازدهم ، و آنگاه که محمد حسن خان قاجار به این ول...
باصدی حاج یاران . [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز و 5 هزارگزی خاور راه اتومبیل رو رامهرمز به خلف آباد، د...
ده نو حاج بدل بک . [ دِه ْ ن َ ب َ دَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 2هزارگزی خاور نیشابور. دارا...
دَبیت پارچهای نخی، کلفت و محکم و بادوام و نسبتاً ضخیم است که بیشتر برای آستر لباس و رویهٔ لحاف و در ایران همچنین برای شلوارهای بختیاری استفاده میشو...
میرکوه حاج اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 7/5هزارگزی شمال سراب با 278 تن سکنه . آب آن ...