اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاج

نویسه گردانی: HAJ
هاج . (ص ) هاژ. حیران ؛ و با لفظ واج (هاج و واج ) گفته میشود: فلان را دیدم در معرکه هاج و واج ایستاده بود. (از فرهنگ نظام ). || مات . دنگ . منگ . کودن . رجوع به هاج و واج ، هاژ، هاژو، هاژ و واژ و هاژه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گاو حاج میرزاآقاسی . [ وِ ] (اِخ ) (مثل ) رجوع به گاو و امثال و حکم دهخدا و رجوع به گوساله ٔ حاجی میرزا آقاسی ... شود.
کاروانسرای حاج مهدی . [ کارْ/ رِ س َ ی ِ م َ ] (اِخ ) موضعی کنار راه کرمان و سیرجان میان بیدخیلی و حسین آباد در 1114200 گزی تهران .
خانه حاج آقا کمال الدین نبوی طباطبایی یکی از خانه‌های مجلل تاریخی شهر بروجرد است که توسط سازمان میراث فرهنگی در سال 1384 خریداری شده و در حال حاضر تبد...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.