اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یزید

نویسه گردانی: YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن یزیدالاودی . در عهد عمربن عبدالعزیز والی اصفهان شد. او برادر ادریس الاودی است ، که عبداﷲبن جعفربن فارس در کتاب خود به واسطه از او روایت کرده است . (از ذکر اخبار اصبهان ص 344). و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 279 و عیون الاخبار ج 2 ص 300 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مخرم بن حزن (جرم ؟) بن زیاد حارثی مذحجی ، از معاریف و شعرای دوران جاهلی و از مردم یمن بود. در جنگ کلاب دوم شرکت...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مرثد همدانی ، مکنی به ابوعثمان ، از راویان بود و از معاذ و ابودرداء روایت دارد. ولیدبن عبدالملک می خواست او را والی ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مردانبه اصفهانی الاصل ساکن کوفه ، از راویان بود و محمدبن احمدبن حسن مع الواسطه از او، و او از عبدالرحمان بن ابی نع...
یزید.[ ی َ ] (اِخ ) ابن مزیدبن زائده شیبانی ، مکنی به ابوخالد و ابوزبیر و معاصر هارون الرشید، در سخا و کرم مشهور بود. شاعران در مدح وی اشعار ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مسلم . رجوع به یزیدبن دینار شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن معاویةبن ابی سفیان ، نام خلیفه ٔ دوم از خلفای اموی . (از ناظم الاطباء). دوم است از پادشاهان بنی امیه و مدت سلطنت او...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن معاویةبن مروان بن عبدالملک ، معروف به یزید مروانی ، از امرای نامی عهد بنی امیه بود. در هنگام قیام بنی عباس در شام ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن معاویه ٔ نخعی ، از اشراف و چابک سواران نامی عرب در صدر اسلام بود. در جنگ بلنجر شرکت کرد و با سپاه ترک و خزر جنگ شد...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مفرغ . رجوع به یزیدبن زیاد و نیز ابن مفرغ شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مقسم ثقفی ، به نام مادرش ضبه به «ابن ضبه » معروف بود. یزید شاعری نامدار از اهل طائف حجاز بود. پدرش را در کودکی ا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۹ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.