اثیری

معنای واژه اثیری برای من هنوز هم مبهمه به نظرم توضیحاتش زیاد اما ناکافی بود اگه بشه یک واژه رو با یکی دو کلمه معنی کرد درکش خیلی راحت تر میشه...

من فکر می کنم حالت اثیری در تمام مواد جاندار و بی جان وجود دارد ، بخاطر اینکه تمام مواد بیجان از یک عنصر جاندار بوجود آمده اند پس روح اثیری خواهند داشت و خواهند توانست تمامی رویدادها را ظبط کنند یعنی اینرژی موجود در آنها قابل درک خواهد بود

معنای واژه با وجود توضیح زیاد بازم مبهم مونده. به نظر من اگر ریشه واژه بررسی می شد و بعد توضیحات رو اون منطبق می شد این ابهام برطرف می شد.

http://ir-spirits.blogsky.com/1386/12/06/post-3/ میشه معادلش رو تنپوش روح درنظرگرفت و این تنپوش اطلاعات زندگی انسان رو از طریق روح و ارتباط دادنش با جسم مادی ذخیره میکنه و هنگام مرگ همراه با روح از بدن جدا میشه.. دوستان این خلاصه ی مطالبی بود که از سایت عنوان شده در بالا دراوردم..اگه دوس داشتید میتونید مراجعه کنید.. اگه چیز جدیدی هم فهمیدید برا منم میل بزنید سپاس

یار خالص -سیالی رقیق و بی وزن- به باور قدما کره اتش ک بر کره هوا قرار دارد.این تعریف ها خلاصه است و کوتاه اما واضح نیست در واقع توضیحات ک بالا اومده خیلی مفهوم وکامل هست

خیلی جالب بود.. برا منم خیلی مبهمه و همین مبهم بودنش خیلی برام جالبه *-*

به یک سری از آهنگهای تاثیر گذار کمی غمگین هم اثیری گفته می شود

با این همه توضیح من باز متوجه معنی کلمه نشدم . این که صادق هدایت تو کتاب بوف کور هی تکرار میکنه که صورتش حالت مرموز و اثیری به خودش گرفت رو هیچ جوری نتونستم با این توضیحات معنی کنم . بیشتر گنگ شد

توی بوف کور صادق هدایت یه دختری هست به اسم دختر اثیری دختر اثیری یه موجود غیر زمینیه. مشخصات شخصیتیش یه جورایی با دخترای زمینی فرق می کنه. یه دختری هم هست توی صد سال تنهایی مارکز به اسم رمدیوس خوشگله. اونم یه دختر اثیریه اثیر یعنی کره آتش و تو عرفان هم تعریف خودشو داره

آیا منظور ازین کلمه نوعی اشاره به روح، جان، ذات و امثالهم در مقابل جسم و جماد و... است؟

اینکه چقدر شناخت دارم به این بحث باید بگم خیلی کم...ناچیز.‌‌..اما ی جورایی حس میکنم رازگونه بودن این مطلب برمیگرده به نامحدود بودن و دور از ذهن بشر بودنش...به نظرم خیلی جای مطالعه داره و میتونه یک محرک قوی باشه واسه شناخت انسان از خودش و قدرت بی پایان آدمی ...شخصا به صورت غیر ارادی چنین قدرت بکری رو همیشه درون خودم حس میکردم..لازمه که مطالعه دقیقی انجام بدم..لطفا اگه کتابی میشناسید بهم معرفی کنید..متشکرم.

به نظرم معنای کلیش این میشه که واقعیتی که تخیل به نظر میاد یا تخیلی که واقعیت به نظر میاد .چیزی ما بین هست و نیست .

موجود اثیری به هیچ وجه قابل دسترس نیست با وجود نزدیکی بینهایتش از نظر جسمی حتی . هست ولی نیست . وجودش همه کس و همه چیز حتی اجسام را تحت تاثیر قرار میده . صادق هدایت و مارکز خوب توصیف میکنن و اینکه به هیچ وجه دست یافتنی نیست دوستمون خوب اشاره کرد مارکز مجبور بود رمدیوس را همراه ملافه های سفید در مقابل چشم همگان به آسمان ها بفرستد و سبگ رئالیسم جادویی این کار تنها راه رهایی از دست این موجود فرا فیزیکی بود.

یک چیزی را فراموش کردم که از نظر من صادق هدایت خیلی تلاش کرد ولی نتوانست اسمی روی این زن اسیری بگذارد از تواناییش خارج بود

میترا

واقعا معنی کردنش شاید سخت. چند لایه. مبهم باشه.کاش هدایت بعدها توضیحی میداد درباب این واژه.بصورت شفاف