طنز. [ طَ ] (ع مص ) فسوس کردن .(منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). فسوس داشتن . (دهار). افسوس داشتن . (زوزنی ). افسوس کردن . (تاج المصادر). || ب...
طنز. [ طَ ] (اِخ )(شارع ...) ببغداد است بنهر طابق . (معجم البلدان ).
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: هناک henāk (لکی: henak) خنده دار (دری) ***فانکو آدینات 09163657861
طنز کردن . [ طَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) طعنه زدن . عیبجوئی . تمسخر کردن .
طعن و طنز. [ طَ ن ُ طَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع است . رجوع به طعن و رجوع به طنز شود.