موانع
نویسه گردانی:
MWʼNʽ
همتای پارسی این واژه ی عربی که جمع مانع است، اینهاست: پاگیرها pāgirhā (دری) خشکابل xaŝkābel (خشکاب؛ دری: مانع با پسوند جمع لکی اِل) پچواکان pacvākān (سغدی: پچخواک pacxvāk با پسوند جمع آن) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
موانع. [ م َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ مانعة. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). || ج ِ مانع. (اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ). چیزهایی که بازدارند و مما...
موانا. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ترگور بخش سلواناشهرستان ارومیه در نوزده هزارگزی شمال باختری سلوانا با 620 تن سکنه . (از فرهنگ جغرا...