اجازه ویرایش برای همه اعضا

راهله

نویسه گردانی: RʼHLH
1.دریای درخشان و زلال
2. طبق معنای راحله به عربی، به دلیل اینکه راحله به معنی مسافر زن است فارسی شده ی آن یعنی راهله به معنی جهانگرد، شبگرد و راهرو و یا زن بازرگانی که سفر می کند، می باشد.
3. اگر راه + هله : چاووش . هلهله راه
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
زن جهانگرد.
راه استاد
1.دریای درخشان و زلال 2. طبق معنای راحله به عربی، به دلیل اینکه راحله به معنی مسافر زن است فارسی شده ی آن یعنی راهله به معنی جهانگرد، شبگرد و راهرو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
رک. راحلة
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
راحلة. [ ح ِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث راحل . رجوع به راحل شود. || (اِ) ستور بارکش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). شتر سواری . (دهار) (...
راحله روا. [ ح ِ ل ِ رَ ] (ص مرکب ) آنکه راحله بدهد مانند حاجت روا. (آنندراج ).
زاد و راحله . [ دُ ح ِل َ / ل ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) زاد و برگ . ساز و برگ . توشه ٔ سفر. زاد راه . رجوع به زاد و توشه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.