اجازه ویرایش برای همه اعضا

گیاه

نویسه گردانی: GYAH
نبات
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۶ ثانیه
خرس گیاه . [ خ ِ ] (اِ مرکب ) گیاهی است که بیخ آن را شقاقل می گویند و آنرا خرس بسیار دوست دارد، بعضی گفته اند آن گزر بریست و گروهی گویند کر...
بید گیاه . (اِ مرکب ) بیدگیا. رجوع به گیا و گیاه شود.
گیاه کار. (نف مرکب ) کسی که گیاه بکارد. زارع . فلاح .
موی گیاه . (اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) گیاهی که سنبل الطیب و سنبل هندی نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به موی گیا شود.
نوش گیاه . (اِ مرکب )نوش گیا. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به نوش گیا شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اورو پزشگ
اورو پزشگ، عطار
خواص درمانی اسانس گیاه Dracocephalum Kotschyi (اسامی محلی زرین گیاه، آغ باش، ...) اعتقاد بر این است که گیاهان داروئی از منابع مهم مواد شیمیایی با اثرا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۷ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.