مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف ابتذال نویسه گردانی: ʼBTḎʼL ابتذال. الف. بسیار به کار بردن چیزی تا اندازه ای که از ارزش آن بکاهد. ب. بی ارزشی، پستی. (منبع: فرهنگ فارسی معین)رجوع شود به ابتذال. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی ابتذال ابتذال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) صرف چیزی را بسیار. بادروزه داشتن جامه یعنی جامه برای کار پوشیدن . دائم بکار داشتن جامه و جز آن . ناپاک و زبون... ابتزال ابتزال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) شکافتن . شق شدن . شکافته شدن . || شکفتن (در غنچه ). || سوراخ شدن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. زهرا ۱۳۹۵/۱۱/۰۸ 0 2 ابتذال در جوامع کنونی بسیار رخ می دهد ولی یک مفهوم ناشناخته است که در سطوح فرهنگی و اجتماعی و هنری و.. می توان این مفهوم را بیایم علاقه دارم بیشتر در مورد این مفهوم بدانم ایا کسی می تواند کمک کند؟ برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود