اجازه ویرایش برای همه اعضا

استحضار

نویسه گردانی: ʼSTḤḌAR
به یاد آوردن ، آگاه کردن
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
استحضار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بخود بازآمدن . (منتهی الارب ). || یاد داشتن . || حضوری کس خواستن . (غیاث ). حاضر آمدن خواستن . (زوزنی ) (تاج الم...
لطفاً یک معادل پارسی برای آن پیدا کنید. در اصل به معنی به حضور طلبیدن است ولی در مکاتبات اداری به معنی تقدیم کردن یا حاضر آوردن برای رییس استفاده میشو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.