حالا
نویسه گردانی:
ḤALA
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
سامپَر (سنسکریت: سامپرَتَم)
ایدام، اَدیا (سنسکریت)
نونام (سنسکریت: نونَم)
اَسات (سنسکریت: اَثاتَس)
اکنون، اینک (پارسی دری)
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
حالا. (ازع ، ق ، اِ) اکنون . کنون . اینک . نَک . نون . الاَّن . امروز. ایدر. ایمه . همیدون . ایدون . فی الحال . این زمان . در همین وقت . در همین حا...
حالاً. [ لَن ْ ] (ع ق ) فی الفور. درحال .
حالع. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عابربن شالح بن ارفحشدبن سام بن نوح (ع ). وی پدر ارغنون و او پدر ساروغ است و هو اول من شکل الدراهم و الدنانیر. (...
هالع. [ ل ِ ] (ع ص ) مرد خروشنده از ناشکیبائی . نیک ناشکیبا. فی الحدیث : من شر ما اوتی العبد شح هالع و جبن خالع؛ ای شح یجزع فیه العبد و یح...