اجازه ویرایش برای همه اعضا

چم

نویسه گردانی: CM
خم و پیچ و تاب را گویند، چنان که در "هزار چم" به معنی پر پیچ و خم

ای توسن عاطفت! سبکتر چم
وی طایر آرزو! فروتر پر بهار

در زلف تو سیصد هزار خم هست
در هر چم او یوسفی چمیده سنایی

دراین آب و هوا بوی وفا نیست
به چم نرگس باغش حیا نیست وحشی

چرا همی نچمم؟ تا چرا کند تن من
که نیز تا نچمم کار من نگیرد چم رودکی
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۶ ثانیه
چم قهرمان . [ چ َ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سماق بخش چگنی شهرستان خرم آباد که در 9 هزارگزی جنوب باختری سراب دوره و 7 هزارگزی جنوب را...
چم عابدین . [ چ َ ب ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
چم صفرعلی . [ چ َ ص َ ف َ ع َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
چم علیشاه . [ چ َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 37 هزارگزی جنوب باختر فلاورجان و در کناره ٔ جنوبی ز...
چم درواهی . [ چ َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شبانکاره ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر که در 18 هزارگزی شمال باختر برازجان و یک هزارگزی باختر رو...
چم لاس آباد.[ چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: از مزارع قریه ٔ طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 5 ص 262).
چم عسکرآباد. [ چ َ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قمرود بخش حومه ٔ شهرستان قم که در 21 هزارگزی شمال قم و18 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ قم به ...
چم سیدمحمد. [ چ َ س َی ْ ی ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرله بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 43 هزارگزی جنوب باغ ملک و 10 ...
چم سعدآباد. [ چ َ س َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع قم است . (ازمرآت البلدان ج 4 ص 261).
چم امیرخان . [ م ِ اَ ](اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است از قرای کهکیلویه ٔ فارس ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.